داسنان کودکانه عنکبوت رقصان

این داستان لنس رقصان است. عنکبوتی که عاشق رقصیدن بود!! داستان از خیلی وقت پیش شروع شد. وقتی که لنس برای اولین بار یک رادیو خریده بود.

از همان روز لنس از صبح تا پاسی از شب، میچرخد و میپرید و میرقصید!!

اما یک روز لنس یک کار خطرناک انجام داد. او یک شیرجه‌ی بلند زد و نتونست به خوبی فرود بیاد. وقتی لنس بلند شد، فهمید که پاهای یک تا هفت به نظر خوب میان ولی پای شماره‌‌ی هشت اشتباهی خم شده!!!

مادر لنس او رو با عجله به دکتر برد. دکتر با تعجب به پای لنس نگاه کرد و با یک سرفه گفت:

پای شماره‌ی هشت اصلا خوب به نظر نمی‌رسه!! باید حتما پای شماره‌ی هشت رو قطع کنیم!! فکر کنم امروز، روز آخر رقصیدن تو باشه! متاسفم!!

همه‌ی دنیا فکر می‌کردند که لنس دیگر نمی‌تواند برقصد! اما دو هفته بعد در حالی که توی رختخواب بود مادرش را صدا زد و گفت

من میدونم که الان هفت پا دارم، اما میخوام به رقصیدنم ادامه بدم! یک گیره‌ی لباس بیار و اونو به جای پام وصل کن!!!

حتما خوشحال میشید که براتون بگم که لنس رقصان کوچولوی ما، از اون روز به بعد به رقصیدن ادامه داد و تا امروز از رقصیدن دست نکشیده!!!

3.9 23 رای ها
1 ► امتیاز دهی ◄ 5

همین حالا نظر خود را با دیگران به اشتراک بذارید: کلیک کنید

دسته بندی‌های مقاله: داستان کودکانهداستان کودکانه برای سنین 3-0 سالداستان کودکانه برای سنین 6-4 سالداستان های کودکانه کوتاه
امتیاز 3.9 از 5 (23 نفر رای داده‌اند)
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

سبد خرید

0
image/svg+xml

No products in the cart.

بازگشت به صفحه محصولات