در یک شب پر از ستاره، لیا، که یک جن جادویی بود، در کنار جادهی جنگلی، یک بطری پر از ستاره پیدا کرد که با نور ستارهها میدرخشید! اون بطری برق میز و میدرخشید و پر از نورهای رنگی بود! دودهای آبی و صورتی توی بطری میرقصیدن و میلغزیدن! اون بطری حسابی زیبا بود!
داستان کودکانه ای کاش من…
پیتر کوچولو، روی تختش نشسته بود! اون شب حسابی تاریک بود و نور ماه از توی پنجره به داخل اتاق میتابید! پیتر با خودش گفت: ای کاش… ای کاش من یک آدم دیگه بودم!
داستان کودکانه دندون خیلی خیلی لق
ماری به سمت مامانش دوید و گفت: مامان! مامان! من یه دندون لق توی دهنم دارم!
داستان کودکانه جادوگر بدجنس
یک روز مهراد به همراه موشیما در ساحل یک دریای زیبا مشغول قدم زدن بودند. آب دریا آنقدر صاف و تمیز بود که میتوانستند ماهیهای داخل آب را به راحتی ببینند. نکته: این کتاب زیبا را شما نیز میتوانید با اسم و عکس کارتونی فرزندتون سفارش داده و با این هدیه قهرمانی کودکتون رو ماندگار […]
قصه کودکانه هزارپایی که عاشق کفش بود
پاپی هزارپا، مثل بقیه چند تا دونه پا نداشت! اون صدتا پا داشت! و اون عاشق کفش بود!
قصه کودکانه سفر به سیارهی جنگول
یک روز، فردریک جینگولیان پنجم که یکی از ساکنین سیارهی جنگول بود، تصمیم گرفت که به سیارهی زمین سفر کنه. اون سوار سفینهی قشنگش شد و به سمت زمین حرکت کرد. اون وقتی به زمین رسید، میخواست روی پیاده رو فرود بیاد اما اشتباهی با صدای بنگ بلندی، به پنجرهی اتاق آرچی برخورد کرد!
داستان کودکانه کوله پشتی خیلی خیلی ضروری
اون روز صبح، لیلی و مادرش میخواستن از خونه برن بیرون و لیلی داشت یک عالمه وسیله توی کوله پشتی لوازم ضروریش میذاشت! مادر آهی کشی و گفت: لیلی! مسابقه که نیست! چرا این قدر چیزای مختلف توی اون کیف میچپونی؟!
قصه کودکانه ایستگاه هواشناسی وندی
وندی حسابی ناراحت بود! اون به مادرش گفت: ولی مامان! این عادلانه نیست! تو قول دادی که امروز میریم صخره نوردی! مادرش سرش رو تکون داد و گفت: ولی وندی! به آسمون نگاه کن! قراره که بارون بیاد! و باشگاه صخره نوردی هم توی پارکه و سقف نداره!
داستان کودکانه کتاب بالای قفسه
هر روز قبل از مدرسه، جک جلوی قفسهی کتاب اتاق پذیرایی میایستاد و روی یک کتاب خاص تمرکز میکرد. اسم اون کتاب ” بزرگترین جستجوگردنیا” بود.
قصه کودکانه مکس حسابی ترسیده
مکس اون روز موقع صبحانه به مامانش گفت: مامان! من امروز نمیخوام برم مدرسه! فکر میکنم یکم مریضم!